مادر و روز مادر

ساخت وبلاگ
سلام، با گرما چطورین؟مثل اینکه تابستون امسال بنا نداره که به راحتی بگذره! هوا همچنان گرمه و مجبوریم به روشن کردن کولر بخصوص با حضور این مرد توی خونه. من هم که مدام سردرد دارم. توی تابستون، تو خونه روسری سرم می کنم، از ترس سردرد اما با اینحال سرم درد می گیره....هفته ای که گذشت مثلا تعطیلات بود اما ما هییییییچ جا نرفتیم. اول که مدرسه بچه ها، دوم بی جایی و سوم جراحی دندون آقا! به هرحال خدا را شاکرم که تموم شد و از فردا این مرد میره سرکار.... هوف!فردا هم کلی کار دارم که به امید خدا انجامشون میدم. فقط اینکه خیلی احساس تنهایی می کنم. کاش شوهری مهربانتر، صبورتر و سنگین تر داشتم. حیف که جزو اولویت‌های او نیستم، بعد از ۱۸ سال از آشنایی کذایی ما با هم، متاسفانه هیچ تغییر مثبتی در رفتارش بوجود نیامد بلکه بدتر شد، بخصوص از ۱۱ سال پیش. به هر حال زمان می گذرد و من مجبور به تحمل هستم. کاش کمی آسان تر بگذرد. + نوشته شده در جمعه هفدهم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 22:58 توسط منتظر  |  مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 40 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 20:26

موضوع اینه که دیگر دوستش ندارم. بله... بارها عبارت طلاق عاطفی را شنیده بودم اما به نظرم موضوع بغرنجی نمی آمد. تا حدی در خانواده خودم تجربه اش کرده بودم اما حالا که خودم یکی از بازیگران اصلی هستم تا حدی متفاوت است. من این مرد رل نه تنها دوست ندارم بلکه منزجرم. آنقدر بداخلاق، بددهان، ستیزه گر و گستاخ و کینه جو است که حدی برایش متصور نیست. خیلی سعی کرده ام با او کنار بیایم ولی خدا شاهد است که نگذاشته حتی یک روز هم عادی بگذرد. من از این مرد 'همه چی بد' متنفرم. و متاسفانه جربزه طلاق هم ندارم. او هیچ علاقه ای به روح و همچنین آینده بچه ها ندارد. از طرفی من راه به جایی ندارم. نه حمایت عاطفی و نه مالی. پس مجبورم به ماندن و تحمل. کاش خدا راهی نشانم دهد یا لااقل او را آدم که بعید می دانم، آدمتر کند. + نوشته شده در یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 7:46 توسط منتظر  |  مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 39 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 20:26